در حال حاضر بهندرت میتوان مدیری را پیدا کرد که تمایلی نداشته باشد سازمانش اطلاعات بیشتری را استخراج کند. تبدیلشدن به یک شرکت پیشرو درزمینه داده نهتنها به دادهها و تجزیهوتحلیل نیاز دارد، بلکه به فرهنگ داده هم نیاز دارد(یک روش کار کردن که دادهها را در قلب هر تصمیمگیری قرار میدهد). در شرکتهایی که فرهنگ داده دارند همه(صرفنظر از نقششان) میتوانند بینشهایی برای بهبود کسبوکار پیدا کنند.
در بسیاری از سازمانها این فرهنگ داده با تشکیل کمیته رهبری داده(یک گروه دائمی از سهامداران یا ذینفعان که وظیفه آنها استخراج ارزش با دادهها است) شروع به ریشهیابی میکنند. ممکن است برای تیمهایی که این مأموریت مهم را انجام میدهند از نامهای دیگری هم استفاده شود که از این بین میتوان به گروه قهرمانان داده، کمیته هدایتکننده داده و شورای داده اشاره کرد. صرفنظر از نام این تیم، مأموریت و وظیفه آنها یکسان است و آن هم اطمینان از دادهمحور بودن تصمیمات و قابل مشاهده بودن نتایج برای کل سازمان است.
مواقعی که ما شاهد موفقیت سازمان بودهایم اوقاتی بوده است که آنها نهتنها روی ایجاد مهارتها تمرکز میکنند بلکه افراد را با دادهها هیجانزده میکنند.
اغلب در سازمانها بحث میشود که کدام چالشها بزرگتر و مهمترین هستند که این منجر به استفاده از دادهها و منابع به شکل تصادفی و غیریکنواخت میشود. با اختصاص دادن زمان؛ توجه و منابع به پروژههای دادهای که بیشترین ارزش را دارند، شرکتها میتوانند پیچیدهترین چالشها را حل کنند(انواع مشکلاتی که مدیران را شب بیدار نگه میدارد).
مشکل اکثر سازمانها کمبود داده نیست، بلکه بسیاری از آنها در ایجاد رضایت و موافقت عمومی در مورد معنای دادهها مشکل دارند. که این موضوع منجر به بحثهای داخلی در مورد تعاریف و نسخههای مختلف معیارهای مشابه میشود. با استانداردسازی تعاریف دادهها، همتایان با مسئولیتهای متفاوت میتوانند بهطور جمعی در جهت اهداف دادهمحور مشابه کار کنند.
استفاده از دادهها بهطور مداوم و بهطور مناسب در تمام سطوح سازمان بسیار سختتر از محاسبه بردهای سریع است. یک کمیته کمک میکند تا از پیشرفتهای مداوم اطمینان حاصل شود و بردهای کوچک اما مستمر به نفع چندین تیم است و نه فقط یک تیم.
بدون تمرکز یا هماهنگی، تلاشهای مبتنی بر دادهها میتوانند بر آمار مالی سه ماهه یا اهداف محدود سازمانی(با تأثیر کم روی تصویر بزرگ کسب و کار) تأکید زیادی داشته باشد. یک کمیته سازمان را تشویق میکند تا طیف وسیعی از اهداف و چالشها بررسی کند و زمانی که نتایج مورد نظر محقق میشود آن را اعلان میکند.
برای ایجاد فرهنگی که در آنهمه از بهکارگیری دادهها استقبال کنند، کارمندان باید بهطور مداوم این پیام را بشنوند که استفاده از داده مهم است. زمانی که مدیران اجرایی و رهبران اصلی رفتار دادهمحور را نشان میدهند و تأثیر دادهها را در تیمهای خود بیان میکنند، انتظارات در مورد نقشی که دادهها در سراسر سازمان میتوانند ایفا کنند را مجدد تعریف میکنند.
یک کمیته رهبری داده باید شامل رهبران ارشد در خطوط و بخشهای تجاری باشد (افرادی که روی آنها سرمایهگذاری میکنند و مسئول بهبود نتایج کسبوکار هستند) و توسط یک مدیری اجرایی پر شوق رهبری میشود: اعضای کمیته رهبری داده شامل موارد زیر است:
حامی اجرایی
گروه قهرمان داده باید به مدیرعامل گزارش دهد و تجربه هدایت اولویتهای تجاری رقابتی؛ حمایت از تحول در مقیاس بزرگ و ایفای نقش تعیینکننده در بزرگترین تصمیمات روزانه شرکت را داشته باشد.
اعضای C-suite که بر اطلاعات، دادهها و فناوری نظارت میکنند، حامیان مالی مشترک هستند، اگرچه برخی از سازمانها مدیران ارشد مالی را زمانی انتخاب میکنند که اهداف بر معیارهای مالی متمرکز باشد. در حالت ایدهآل، اسپانسر میداند که تیم اجرایی در مورد دادهها چگونه فکر میکند و میداند که چگونه تجزیه و تحلیلها را در جلسات و تصمیمگیری خود ادغام کند.
کارشناسان داده
اغلب مدیران ارشد داده، یا مدیران اطلاعات یا مدیران فناوری و کارشناسان داده همیشه نقش رهبری رسمی بر دادهها ندارن، آنها با اشتیاق فراتر از حوزه تمرکزی خاص خود برای حمایت از دادهها در سراسر سازمان ظاهر میشوند.
آنها همچنین توصیههایی در مورد کیفیت دادهها، ادغام دادهها و تجزیه و تحلیل دادهها ارائه میدهند تا استفاده را سریعتر و سادهتر کنند. کارشناسان داده اغلب در خط مقدم اجرای استراتژی داده سازمان هستند و میتوانند سرمایهگذاریهایی که برای موفقیت لازم است را شناسایی کنند.
کارشناسان کسب و کار
این رهبران غیر فنی، گاهی اوقات اعضای تیم اجرایی(مانند مدیران ارشد بازاریابی یا مدیران عملیاتی) هستند که با استفاده از تجربه صنعت و تمایل خود برای بهبود کسبوکار، ارتباط و هدف مهمی را به تلاشهای کمیته قرار میکنند.
آنها زمینه مهمی را برای آنچه دادهها نشان میدهد ارائه میکنند(خواه جذب مشتری، درآمد یا حفظ کارمندان). آنها با مشارکت نظر افراد شکاک را تغییر میدهند و برای دیگران الگو تنظیم میکنند. اشلی هوارد نویل، سخنگوی ارشد در تبلو، بیان کرد که: «این افراد اغلب شامل نمیشوند، اما مدیران کسب و کار واقعاً مهم هستند.» «آنها در مورد مشکلات واقعی و مهم صحبت میکنند.»
کمیتههای رهبری داده، شکافی که بین چشماندازها و اجرا و پیادهسازی وجود دارد را پر میکنند و نحوه تعامل با دادهها را اصلاح میکنند.
زمانی که سازمان میبیند که رهبرانشان از دادهها استفاده میکنند احتمال بیشتری وجود دارد که افراد هم پذیرای ادغام دادهها در کارشان باشند.
اشلی هوارد نویل، سخنگوی ارشد تبلو
در ادامه نحوه شروع و تکامل یک کمیته در 5 مرحله آورده شده است:
به اهداف بزرگ فکر کنید نه اهداف پاییندست. اگر منابع نامحدود بودند؛ اگر تمام دادههایی را که میخواستید را در اختیار داشتید؛ اول باید با چه چیزی مقابله میکردید؟ این چیزی است که شما باید راهحلی برای آن پیدا کنید.
در نظر داشته باشید که چگونه تلاشهای تیمهای مختلف به اهداف سازمان کمک میکند و بعد مشخص کنید که مدام معیارها به رهبران(طیف وسیعی از بخشها) کمک میکند تا مشارکتهای خود را پیشبینی کنند. معیارهای مؤثر، شاخصهای اصلی نتایج هستند، بهطور مثال حجم معامله چگونه بر افزایش درآمد تأثیر میگذارد.
وقتیکه متوجه شدید سازمان شما چگونه کار میکند، بسیار مهم است که نحوه کسبوکار خود را در آینده بیان کنید. نحوه اندازهگیری موفقیت و اینکه چه کسی مسئول استخراج و برآورد هر معیار است را مشخص کنید. ممکن است چند مالک وجود داشته باشد که برای هر هدف مشارکت داشته باشند.
بهعنوان مثال، فروش و بازاریابی ممکن است هنگام ارجاع به مفاهیم بهظاهر ساده(مانند مشتری جدید) از تعاریف متفاوتی استفاده کنند و کمیته باید متوجه شود که این نوع تفاوتها چه زمانی و چه وقتی رخ میدهند و به تفسیر کمک کند تا همه به یک منبع ثابتی متصل شوند.
با دسترسی دادن بینشها در سطح کمیته و برای همه؛ وضوح و اعتماد را در تلاشهای داده محور خود ایجاد کنید. داشبوردها شروع خوبی هستند. ابزارهای گزارشگیری تعاملی و بصری که به سؤالات عمیقتر کسب و کار پاسخ میدهند، میتوانند به مخاطبان بیشتری کمک کنند تا درباره دادهها سؤال کنند.
کمیته رهبری داده فقط معیارهایی را برای سایرین تعریف نمیکند. همچنین باید خود را پاسخگو بداند. در ادامه سه سؤال وجود دارد که مدیران برای سنجش موفقیت کمیته باید از خود بپرسند:
اگر گروهها در گفتگوها در مورد مهمترین دادهها یا روش صحیح اعمال آن اختلافنظر دارند، این خوب نیست. اگر بحثهای متقابل غیرممکن است، این خوب نیست. چون این قطع ارتباطها غیرقابلحل میشوند.
درک زمان تعطیل کردن یک پروژه و تخصیص مجدد سرمایهگذاریها به همان اندازه مهم است که شروع به نوآوریهای جدید کردید. نویل بیان میکند که: وقتی حتی یک یا دو حوزه را که در آن ارزش ایجاد میکنید را درک میکنید، بهتر میتوانید تمام سرمایهگذاریهایی که برای بهبود تجزیه و تحلیل انجام میدهید را توجیه کنید.
سازمان باید با صدای بلند و واضح از رهبران خود در مورد اینکه چگونه استفاده از دادهها عملکرد تجاری را بهبود بخشیده است، بشنود. کمیته در مورد معیارهای مبتنی بر مشتری و بازار(مانند رضایت و سهم بازار) و همچنین معیارهای داخلی و کارمند محور(مانند روند تعامل و استخدام) صحبت کند.
هنگامیکه رهبران کسبوکار در مورد ایجاد کمیته رهبری بحث میکنند باید ارزش تجاری را شناسایی کنند که میتوانند از طریق استفاده بهتر از تجزیه و تحلیل دادهها، آن را به حداکثر برسانند. سازمانهایی که از این روش استفاده میکنند نسبت به سازمانهایی که تمرکزشان بر این است که چرا دادهها در به حداکثر رساندن ارزش تجاری شکست میخورند، موفقتر هستند.
هنگامیکه کمیتههای رهبری داده از حمایت اجرایی کامل برخوردار میشوند؛ آنها این قدرت را دارند که ارزشها و باورهایی را که زیربنای نحوه استفاده از دادهها هستند را تغییر دهند. این یک پایه و اساس پایدار و محکم را ایجاد میکند که یک سازمان داده محور بر اساس آن ساخته میشود.
یک قدم تا داده محوری
کافیست اطلاعات تماس خود را وارد کنید. ما با شما تماس خواهیم گرفت.
ویترای ارایه دهنده راهکارهای هوش تجاری با استفاده از ابزارهای مایکروسافت SSIS, SSAS, Power BI میباشد.